داستان عشق من(به خدا واقعی واقعی)

سلام سلام دوستان گلللللللللللللللللم تو این پست قصد دارم نظر شما دوستان عزیز رو راجع به این که دوست دارین داستان عشق خودمو (که واقعی واقعی)روواستون بنویسم یا نه میخوام بدونم دوستای گللللم موافقهستن یا نه چون واسم مهمه بدونم نظر یادتون نرررررررررره دوستان عزیزم

در ضمن تو این پست ۱ مختصر کوچولو از اولشو میگم تا بدونید موضوع چیه و اگه دوست داشتید بگید تا بقیشم بنویسم





از اینجا یگم که من علاقه ی خیلی خیلی شدیدی به موبایل و کلا بازی کردن با موبایل و دل و رودشو بیرون ریختن دارم و از اون وقتی که اولین گوشیمو که tv مدل zt168بود رو که گرفتم دیگه خدا به داد موبایل برسه جد ابادشو هر روز هر روز میاوردم جلو چشمش 1 روز بازش میکردم تمیزش کنم 1 روز بازش میکردم درستش کنم (به حساب خودم درست میکردم حالا نگو بدتر داغونش کردم)دیگه جوری بود که هر که تو دوست و اشنا به مشکلی راجع به گوشی tv بر میخورد میومد سراغ من دیگه همه چیزشو حفظ بودم.............


این قصه سر دراز دارد خیلی اتفاقا افتاد که اگه شما دوستای گل نظر بدید کامل مینویسم 

اصلشم داستان اشنا شدنم با یه girl بود


نظر یادتون نرررررررررررره عزیزای دلممممممم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد